محل تبلیغات شما

 به نام  خدا

کاستی ها را ببخشید


لطفا از کپی و رونوشت جهت ارسال و انتشار بدون ذکر منبع خودداری فرمایید !

هزار داستان :

سرنوشت  کره اسب کهر  قشقه چهار قلم سفید- 2/10/99

 ایل در خوش منظر ترین زمان و مکان ییلاق در  اتراق کامل بسر می برد .هم چنین   خوش خیال ترین وضع موجود  خود را سپری میکرد .گروهی از چادر نشینان برای شرکت در مجلس و, محفل  شادی عقد و عروسی دور هم جمع بودند , بزم شادی راه انداخته  بودند . انها فقط در آن اوقات به جشن و شادی خود فکر می کردند . رمه بانان و ساربانان و چوپانان و خدمتکاران هر کدام رها از بند و قید خدمت به شادی شبانه می پرداختند . و بجز به شادکامی و نشاط و شادمانی شبانه به چیز دیگر نمی اندیشیدند . ماموریتها در اوایل شب خلاص و تمام بود . یک رودخانه طویل  و مارپیچ هر گز از ایل دست بر نمی داشت . هر کجا ایل وبر پایی  سیاه چادر بود  و کوچ بود  انجا  نیزدیده می شد . در واقع  ایل بود که خود را هماهنگ و همراه رودخانه و مسیر با دوام و طولانی  رود را دنبال می کرد . به یمن  برکت و حرکت اب به  اراضی پایین دست   ، بیشه زار و علفزار و خوراک دام و مراتع بی نظیر و جذاب و جالب همه را ناباورانه بخود جذب می کرد . سایه سار درختان  بید و اهر و طاق ( نام محلی ) و چندین گونه درخت و درختچه و ده ها گونه بوته و گیاه سبز چند شکل و متفاوت دیده می شد . همزمان با جریان رودخانه  یک کانال  عمیق آب  ازحوالی  سر چشمه رودخانه   ابتدا بشکل چاه قنات  و سپس کیلومترها  روباز از عهد باستان برای آبیاری و بهره برداری کما کان در جریان دایمی هم گام با رودخانه جاری و مورد استفاده بود  . آنقدر در زمانهای پیشین عمق و بدنه ان را از گل و لای تهی کرده بودند  که سراسر اطراف بیرونی  آن  مانند سنگر بزرگ و سد محکم دیده می شد .  درون و کناره کانال آب  پر از نیزار ، قسمت هایی از آن در  بهاران پر از لاله های داغ گونه گلهای شقایق کم دوام   هنگام وزش باد در رقص و خم و راست شدن بود. درختان و درختچه های گلگز گونه با گلهای صورتی به زیبایی مرغزارعلاوه به  طراوت و زیبایی بهشت مانند با گل و سبزه و گیاه و علفزار آراستگی خاصی به آنجا بخشیده بود.

 در یک طرف رودخانه  قرقی بهشتی  ویژه وجود  داشت . ودر سمت دیگر بدون پوشش گیاهی کم پشت و بی بضاعت و تهی از علفزار بود  . گاهی ساربانان و رمه بانان با شیطنت خود از روی پلهای باریک  چوبی و تخته ای موقت از روی کانال و  درون گدار رودخانه رمه های ،اسب و شتر و گله ها را وارد قرق نموده و حسابی در کوتاه مدت سبب سیری شکم انها میشدند. بعد از ان مرحله غرق در قرق  ،گله و رمه ها را از میانه دشت روی  پل و تپه و تل ،باز می گرداندند .هدایت گله ها بدون اجازه   وارد عرصه مرغزارموقتی بود  و در ساحل انطرف رودخانه چند ساعتی همه چرندگان ایل را در جنگل مصنوعی و طبیعی در  هم تنیده به چرا میبردند .گاها در گیری های فیزیکی و بحث و جدل بین دو گروه در می گرفت و با پادر میانی بزرگان هر دو قبیله قضیه فیصله و حل و فصل میشد . این روند هم چنان در طول حیات ایل وجود داشت . اما ان شب همه گرد جشن و شادی از وظایف خود دست کشیده بودند . و تماشای رقص و آواز گروهی  دیگران بودند .نوبت صرف شام هنوز مانده بود.مطابق عادت عصرانه یک گله و رمه اسب  خود سرانه از کانال گذر کردند و اخرین راس  رمه ، مادیان کهرو کره اسب کهر قشقه  4قلم سفید ناز و زیبا بود که مدتی پیش متولد شده بود.  لقب  خوش نژادی  خوشکل  و زیبا با دم ورچینی و طوق دار از نژاد اسبهای زیبا و با قابل طایفه دره شوری ایل  قشقایی  را با خود یدک می کشید . بگفته صاحب و بزرگان دور و بر قبیله جد مادریش مادیان کهر از نژاد اسبهای زیبا و خوش هیکل و خوش اندام  و خوش استیل دره شوری در ییلاق اطراف سمیرم بوده که آن زمانها هفته ای طول کشیده که از این ییلاق به ان ییلاق اسب مادر را انتقال داده اند ،برای تولد و   تولید نسل اسب های خوب ،  مراسم  در هم آمیزش  با نریان خوش نژاد  تا اولین کره تولد و تا نسل کنونی ادامه داشت .یکی  از همان نسل قبلی مادیان ذکر شده ،آن کره اسب به تمام معنا زیبا و و مایه امید پاگیری نسل جدید اسبها نیز همان کره اسب نامبرده  بود . بیچاره کره اسب  با غفلت ناگهانی اهالی چادر نشینان  بدنبال ریزش پل و فرو افتادن ستون های چوبی از مادر و دیگر اسبها جدا افتاده بود  . مادر در انطرف و کره در این طرف کانال بی تابی میکردند  . اهالی هم سرگرم میهمانی جشن بودند . با فرا رسیدن گرگهای درنده و گرسنه موقعیت برای شام گرگها هم فراهم گردید . از فرصت تنهایی استفاده کردند و به تعقیب و گریز بدنبال او افتادند . اسب مادر در آنسوی کانال غیر قابل ورود و دفاع از کره اسب پای کوبان و نعره کشان زمین را زیر و رو میکرده است . بنا براین آنطرف  دیواره کوه مانند، کانال بدنبال حمله سه گرگه پا به فرار گذاشته بود و سه قلاده گرگ در تعقیب او بودند و از دید مادر هم پنهان شده بود . شاید  تنها  شانس و عامل موفقیت کره اسب سگ نگهبان بوده که خود را با سرعت به محل در گیری کره  اسب  بی دفاع  در برابر گرگها رسانده بود . اما  دندانهای تیز و برنده گرگها اقبال زنده ماندنش بسیار اندک بوده است . با  تنها سگ وارد کازار شده ،  نیروی کافی برای دفع خطر دشمنان را نداشته و پس از تلاش اندکی فقط نظاره گر دریدن ان میشود و خود را کنار کشیده و با صداهای ترسناک منتظر نیروی کمکی بوده است . ولی فایده نداشت . در یک ان  در پی واقعه دردناک ساعتی بعد  بجز اسکلت کره  اسب چیزی از ان باقی نگذاشتند . پس از پایان مراسم شادی، برای جمع آوری اسبها اقدام میشود که با منظره بسبار ناراحت کننده و تاسف بار حمله گرگها و پایان  زندگی کره اسب معروف یک ماهه ایل روبرو  میشوند . این طرز رفتار حمله گرگها و دفاع اسبها از مواجهه با یکدیگر را صاحب نظران ایلی با قوت اظهار نظر نمودند و سخنانی در این مورد به دیگران گوشزد کردند . هیچ درنده ای از قبیل خرس و گرگ و کفتار در محدوده ییلاق براحتی قادر نبود یک اسب را به زانو در اورد با وزن و هیکلی سنگین و سم محکم و چرخش و لگد های پیا پی قادر به متلاشی کردن جمجمه هر درنده ای می  شود .   در هنگام خطر سر را مابین دو زانوی و دست پنهان می  سازد و هیچ موجودی  نمی تواند به سر و گردن و شریان حیاتی ان دسترسی و او را خفه کند . کاری که اکثر درندگان با شکار خود انجام میدهند . در اینجا متاسفانه بادور ماندن  کره از مادر، گرگها موفق به نابودی ان شدند  . تنها با دویدن و سرعت انهم به مدت محدود قادر بوده تا به چنگ گرگها نیافتد . ولی عاقبت با خستگی روبرو شده وبه دام گرگها افتاده  بود  .  به  یاد و بینت ( سرشماری )  رمه پرداخته اند  و پس از لحظاتی متوجه از بین رفتن کره اسب شدند . بعد از جستجو در اطراف کانال اب منظره دلخراش تکه و پاره شدن کره اسب  خورده شدن و تبدیل به اسکلت  ،به شدت ناراحت شدند . با وجود داشتن کره اسب های دیگر اما این یکی علیحده و خوش نژاد بود . همینجا تصمیمگرفتند  تلافی ان را بر سر گرگها در آورند . ندا دادند ای گرگهای بی شرم و درنده منتظر تلافی اعمال زشت خود باشید . با هر کلکی بود با ترفند خاصی و مهار سگها  در  یک هفته  به روشی  ماهرانه کلک هر سه گرگ و تعدادی روباه و شغال را  کندند . بدون کمک از نیروی انسانی انها  را قلع و قم کردند . در اینجا به سبب روش نا جوانمردانه راه و روش و دام دقیق گرگ کشی از بیان  ان خوداری میشود . فقط کافی بود که انها تاوان چرای بی رویه در منطقه قرق ممنوع و شادی در جشن با نادیده گرفتن  اصول جمع آوری احشام خود با از دست دادن آخرین کره اسب  از نژاد خوب را در یک   شب  سیه  دادند . بعدا رد یابان ایل از بازدید محل جنایت گرگها که بحساب و رفتار خود گرگها  ( مناسب ترین و بهترین عمل بوده است ) بهترین عمل ربودن خوراک  برای رفع گرسنگی را تشریح کردند ، پی به اصل ماجرای حمله و دفاع بی نتیجه کره اسب  از دست ودندان و پنجه  گرگها را بنحو تاسف باری داستان سرایی کردند . و با حیف و دریغ بسی لعنت بر گرگها فرستادند . در حالیکه وظیفه گرگها و هر درنده یگر گشتن  (دور زدن شبانه )و پیدا کردن و حمله و دریدن و خوردن (طعمه ) موجودات هستند .تنها وظیفه انسانها حفاظت از جان حیوانات خود می باشد  . و کلا رفتارگرگها  این چنین عملی را می پسندد . شکم سیر کردن انها یکی از بهترین گزینه های پیش روی خود است وحشی و اهلی نمی شناسند . مگر نه در بلاد افریقا جانور شناسان با ورود به زیستگاه درندگان برای برسی رفتار غریزی به  انها طوری نزدیک میشوند که درنده در حال شکار و خفه کردن و دریدن زنده زنده انها هستند و انسانها حق هیچگونه دخالت در زندگی انها را نداشته و ندارند .آ نها برای تهیه گزارش و عکس و فیلم تماشاچی محض هستند . درندگان در پی جستجوی شکار و تعقیب و گریز و به چنگ اوردن و خفه کردن  و دریدن هستند . سر انجام در نهانخانه  شب  تیره  شب زیان درنده خو در غیاب صاحبان موجودی دوست داشتنی و نجیب که خود  غرق در شادی و بی خبری بودند ، پوست از اندام بر کندند و آخر ماجرا امید  به آینده و  هستی موجودی کمیاب را  مانند داغی بر دل خواهان ان حیوان  نشاندند .به امید سلامتی همگان

تصویر تزیینی از آقای نصیر یوسفی





 

هزار داستان : ماجرای نحر لوک قرمز یک چشم در جوار نهر بزرگ

هزار داستان:داستان معاوضه کره خر سفید با میزان 5000 متر مربع که قسمت نشد !!

هزار داستان : آرزو ها و رویاهای دو زوج ،دو شاهزاده ایل که قرار بود در قالب عروسی طی هفت شبانه روز برگزار شود ..اما ....

کره ,اسب ,گرگها ,ان ,های ,هم ,کره اسب ,کره اسب  ,خود را ,و خوش ,و با

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مقالات حرفه ای Kenneth's site billoOooorany.کافـه احساس آوا حساب توس کنگره ورزش (Behnia Sadeghi (Genetics Civil Engineering Michelle's life مجله ی اینترنتی هیرو ithlinibi